مرگ ۷ نفر بر اثر گازگرفتگی در تهران عوارض روحی سقط جنین در مادران چیست؟ خودروهای شوتی ۲۶۹ نفر را به کام مرگ کشاندند در چه صورتی سقط جنین باعث مرگ مادر می‌شود؟ همه آنچه باید درباره تجربه دندان درآوردن کودکتان بدانید | چالش‌های یک اتفاق دندانی تصادفات جاده‌ای در خراسان‌رضوی ۱۷ مصدوم بر جای گذاشت (۸ دی ۱۴۰۳) روغن‌کاری چرخ زنگاری توسعه از طریق نخبگان تسهیلات اشتغال تبصره ۱۸ به تأسیسات گردشگری استان خراسان رضوی پرداخت می‌شود ضرب و شتم شدید بازرس غذا و دارو در کرج میز کار مخصوص کمردرد ابداع شد افزایش قابل‌توجه آمار ابتلا به آنفلوانزا در کشور (۸ دی ۱۴۰۳) پراید، آلاینده‌ترین خودروی مشهد است معوقات حقوق بازنشستگان در ۳ ماه باقی‌مانده از سال ۱۴۰۳ با اعمال متناسب‌سازی واریز خواهد شد هشدار پلیس فتا درباره دو شگرد معروف کلاهبرداران تلفنی و پیامکی سقط جنین و خطر جدی باقی‌ماندن بقایای جفت در بدن مادر آنفلوانزا در رأس فهرست ویروس‌های درگردش کشور پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (شنبه، ۸ دی ۱۴۰۳) | بارش باران و برف در روز‌های پایانی هفته بازسازی صحنه نزاع منجر به قتل | دوئل مرگ‌بار دهه‌هشتادی ها آیا حق عائله‌مندی برای زنان بازنشسته تأمین اجتماعی برقرار می‌شود؟ پارابن، عامل مهم سرطان پستان ده ماده غذایی برای رشد خوب مو‌ها خطرات جدی سوخت مازوت برای سلامت مردم اعتراف «بوقلمون‌های شمشیرکش» به ۶۰ فقره زورگیری | این زورگیران را شناسایی کنید + عکس کدام استا‌ن‌های کشور در هفته جاری بارانی می‌شود؟ (۸ دی ۱۴۰۳) + فیلم قتل پدر پولدار توسط پسر و عروس به خاطر تجدید فراش آلودگی هوا به مغز جنین آسیب می‌رساند «تناسب اندام» باعث سلامت مغز در سالمندان می‌شود دارو‌هایی که خطر لخته‌شدن خون را افزایش می‌دهند زنگ خطر سوختگی در زمستان چگونگی تامین انواع شیرخشک در داروخانه‌ها رشتخوار خراسان رضوی لرزید (۷ دی ۱۴۰۳) ماجرای آلودگی هوای اسلامشهر چه بود؟
سرخط خبرها

جای خالی اش پشت پنجره خانه ام

  • کد خبر: ۱۴۷۰۴۳
  • ۰۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۳
جای خالی اش پشت پنجره خانه ام
یک روز سرد پاییزی با صدای هولناک اره برقی؛ جز شاخه‌های خشکی که بر زمین ریخته بود و تنه‌ای که جز دایره‌ای بریده بریده بر لبه پیاده رو چیز دیگری دیده نمی‌شد از دست رفت.

هر چهار فصلش زیبا بود. چه بهار که در میان شاخ و برگ هایش نم باران می‌زد عطر و بویش خانه را پر می‌کرد و اگر پنجره بسته بود خودش را به شیشه پنجره می‌زد. شبیه آدمی که با سرانگشتش به پنجره بکوبد و منتظر باشد که در پنجره را باز کنی، چه پاییز‌ها که پیراهن نارنجی اش را می‌پوشید و از هر آدم عاشق یا خسته‌ای که از کنارش می‌گذشت دلبری می‌کرد... حتی زمستان که سفید پوش می‌شد و برگ و باری نداشت باز هم تن خسته اش را دوست داشتم... زیبایی پنجره مان بود.

اما شب‌ها در امان نبود... همانجا که در زمین ریشه داشت محل تجمع زباله همسایه‌ها شده بود... زباله‌هایی که در بدترین زمان پای درخت می‌ریختند و بعد از دقایقی به خاطر گربه چموشی پاره می‌شدند و پخش می‌شدند تا پاکبانی در زمان خدمت بیاید و جمع کند.

همسایه دیگری زیبایی اش را ندیده گرفت و یک روز روغن سیاه ماشینش را پای درخت ریخت... انگار که تیر خلاص باشد کم کم شاخه هایش بی جان شدند... هر روز شاخه‌ای از شاخه هایش کم شد. اما شبیه آدمی که ذره ذره جان می‌دهد و میل به زنده ماندن دارد، قرارش به تاب آوردن بود، اما پایانش رقم خورد.

یک روز سرد پاییزی با صدای هولناک اره برقی؛ جز شاخه‌های خشکی که بر زمین ریخته بود و تنه‌ای که جز دایره‌ای بریده بریده بر لبه پیاده رو چیز دیگری دیده نمی‌شد از دست رفت. حالا دیگر منظره پنجره ما چهارفصلش ساختمان‌های سنگی رو به رو هستند و کمتر پرنده‌ای به هوای آب و دانه سراغمان را می‌گیرد و دیگر خیال نمی‌کنم دستی به هوای سلام ساده‌ای به پنجره می‌زند... دست هایش را باد برده است و تنها رد زخمی از بودنش بر سنگ فرش پیاده رو به جا مانده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->